جسد 11 زن بین 15 تا 32 ساله در سال 2009 در بیابانی در خارج از آلبوکرکی پیدا شد، این کشف شوم را یکی از افراد محلی که برای پیاده روی در آن حوالی گشت می زد به کمک سگش انجام داد. پس از شناسایی بقایای اجساد، مشخص شد که قربانیان اکثراً کارگران جنسی اسپانیایی تبار بودند که چهار تا هشت سال قبل دفن شده بودند. در حالی که پلیس چندین مظنون را بازجویی کرد، هیچ کدام هرگز متهم نشدند یا به طور قطعی با این پرونده مرتبط نبودند، اگرچه به نظر می رسید که قتل پس از کشته شدن یکی از آن مردان در سال 2006 متوقف شده است. در این فیلم، یک کشف مشابه، رئیس پلیس کارتر را وادار می کند تا کارآگاهان جنایی یانگ و اورتگا را به عنوان بازرسان اصلی تعیین کند. اما با کمک بیرونی در قالب مامور پتروویک با بازی گیبسون این پرونده جان تازه ای می گیرد. یک مامور اداره تحقیقات فدرال و رئیس پلیس در البوکرکی، نیومکزیکو در جستجوی یک قاتل زنجیره ای هستند که با نام استخوان جمع کن شناخته می شود، اما رئیس می ترسد که قاتل در واقع یکی از افسران خودش باشد.
آصف اکبر نویسنده، کارگردان و تهیه کننده پرکار، که نام خود را در چند سال اخیر در دوجین فیلم خوب به ثبت رسانده است، در این فیلم استعداد چندانی برای مدیریت بازیگران از خود نشان نمی دهد. بنابراین بازیگران تقریباً به حال خود رها شده اند تا تأثیرات ناهمواری داشته باشند. گیبسون، نویسنده و تهیه کننده وینسنت ای. مک دانیل و چندین نفر دیگر درجاتی از شأن و اعتبار خود را در این فیلم حفظ می کنند اما تیم زهتنر و ون هولت به دلیل دیالوگ های ضعیف شکست خورده محسوب می شوند. در حالی که در فیلم قبرستان به آنهایی که نقش های شرورانه ایفا می کنند، آزادی عمل زیادی داده می شود تا آن را از مدار خارج کنند. تعدادی از شخصیت ها کاملاً بدبخت به نظر می رسند، شاید برجسته ترین و گیج کننده ترین آنها جکسون باشد که در 20 سال پس از فیلم پولدار شو یا تلاش کن که بمیری، کارهای زیادی روی صفحه نمایش انجام داده است تا این چرخش را بهانه کند.