10
/
6.6
داستان دو غریبه را روایت میکند که هنگام سفر در بیابان تصادفاً با بزرگترین قطعه طلایی مواجه میشوند که تابهحال پیدا شده است. آنها مخفیانه برای حفاظت از این گنج و حفر زمین نقشه میکشند و به همین خاطر یکی از آنها باید برای تأمین تجهیزات لازم محل را ترک کند. دیگری نیز باید درکنار طلا بماند و دربرابر چهره خشن بیابان، سگهای وحشی گرسنه و مزاحمان ناشناخته تاب بیاورد و با تردید نگرانکنندهی «رها شدن به حال خود» دستوپنجه نرم کند…